دراین شب دلتنگی میان من و تو ؛
در سکوت میان مناجات نماز شب تو ؛
دلم به یکباره اذن دیدار تو را گرفت !
ولی ...ه ه ه ه
ولی که افسوس که من محیا ی دیدار نبودم !
میان را ه ؛ دل و دستم لرزید و کمر خم گردید !
و اینچنین بود که پرونده اعمالم کمرم را شکست !
هنوز برای دیدنت وقت بسیار است آقا!
حسرت و آه دل من پر خون است آقا
غم و خم کوچه و یار همه در غفلت دیدار است آقا!
وضع ما ،پریشان حالی وغصه است آقا
دخیل ما از سر جبر است، آقا
همه اش حرف و خیال و خام است آقا
......
...
..
.
نظرات شما عزیزان: